ورزشكاراني كه داراي اعتماد به نفس مطلوبي هستند ،براساس توانائيهايشان اهداف واقع بينانه اي را تعيين مي كنند .ورزشكاران داراي اعتماد به نفس ازخود شناخت دارند ،يعني خود را تاآن حد مي شناسند كه وقتي به حد نهايي توانائيشان رسيدنداحساس موفقيت نمايند و براي رسيدن به اهداف غير واقع بينانه تلاش نكنند.
دارا بودن اعتماد به نفس مطلوب يك ضرورت ويك ويژگي شخصي بسيارمهم وواجب براي ورزشكاران است .ولي به تنهايي ضامن اينكه آنها بخوبي عمل كنند نيست .ورزشكاران بايستي مهارتهاي جسماني رانيز براي اجراي مطلوب داراباشند . اعتماد به نفس هرچند هم زياد باشد بازهم نمي تواند جا يگزين مهارت هاي جسماني و دانش ضروري براي انجام يك ورزش خاص شود .اعتماد به نفس و شايستگي با هم توسعه مي يابند ويكديگر را تقويت مي كنند .دارا بودن اعتماد به نفس بدون داشتن شايستگي ،دارا بودن اعتماد به نفس كاذب است .
برخي از ورزشكاران معتقدند كه اعتماد به نفس آنها را درمقابل اشتباهات ايمن مي كند .اما چنين نيست، بلكه اعتماد به نفس سالم است كه مي تواند سلاح نيرومند ي به فرد براي روياروي با اشتباهات بدهد .زمانيكه ارزش شخصي ورزشكاران مورد ترديد نيست ،آنها براي تصحيح اين اشتباهات احساس آزادي مي كنند .وازتلاش كردن نمي ترسند .مربياني كه ورزشكاران را براي اشتباهات شان سرزنش مي كنند احتما لا استفاده از اين سلاح نيرومند را انكار مي كنند .